عید قربون تولد بابام بود.. حالا مامانم گیر داده بود کیک درس کنم واسه تولد پدر
عاغا ما یه غلطی کردیم قبول کردیم ک کیک درس کنیم بابام ک از سر کار اومد مادر گرام پنج ثانیه یه بار از جلو تلویزیون داد میزد ک:(نگیییین این گندکاریا چیه میکنی؟ صد بار گفتم ازین کیک لاستیکیات نده به خورد ما. معدمون داغون شد....اااااه )
من:مامان تا چن دیقه پیش ک میگفتی درست کنم ک @_@
مامان:خب هیچ بهونه ای واسه غر زدن نداشتم گفتم کیک بپزی یکم غر بزنم ^_^
اخه تو تلگرام خوندم غر زدن واسه سلامتی مفیده:))
:/
.
.
حالا من هی میگم تلگرام خر است شما قبول نمیکنین @_@