الا ای عاشقان دیگر ، غم عالم نمایان شد
دگر غمها ز داغ او ، برایم سهل و آسان شد
ز چشمم اشک می ریزد، ز قلبم خون عاشورا
سبوی عین و شین و قاف ، به روی دست مستان شد