در کرب و بلا ظلم و ستم حکمِ روا شد /
خون بر دلِ زهرا و علی شیرِ خدا شد/
تیر سه سر و پُر شده از زهر شرر بار /
آن قسمت حلقوم علی اصغر ما شد/
در کرب و بلا ظلم و ستم حکمِ روا شد /
خون بر دلِ زهرا و علی شیرِ خدا شد/
تیر سه سر و پُر شده از زهر شرر بار /
آن قسمت حلقوم علی اصغر ما شد/
طفل عطشان مرا خنده به رویش مزنید /
تیرِ زهرین شده را زیرِ گلویش مزنید/
اصغرم تشنه و بی تاب شده در بغلم /
طفل بی تاب مرا ضربه به سویش مزنید/
ای خدا بی خبران دل نگران است رباب /
تیر بر حنجره ی طفلِ نگویش مزنید/
با خدا عباس وقتی دست داد
.
.
هر دو دست خویش را از دست داد
ای آب فرات از کجا می ایی ؟ناصاف ولی چه با صفا می ایی... خود را نرساندی به لب خشک حسین (ع) دیگر به چه رو به کربلا می ایی؟
کــربــلایـــــی نـــشــدم خـــجـــلـــت از ایـــن غـــــم دارم ***تـــا ابـــد در دل خـــــود شــــور مــــحــــرم دارم...
یـــــا حــســیــن . . .
آمد حسین کوی منا تا جان خود قربان کند
جان در ره جانان دهد جام جهان ویران کند
این فرات بی وفا تنها سراب است آب آب / نغمه ی پیوسته ی طفلِ رباب است آب آب
از برای مرغک لب تشنه ی بامِ حسین / تا قیامت جمله ی دل ها کباب است آب آب
ای اهـــل کــوفــه رحــمی ایـــن طــفــل جـان نــدارد
خــواهــــد کـــه آب گـــویـــــد امــــا زبــــــان نـــــدارد
15روز مـــانـــده بــه مــحــــرم
رو سوی میدان رفتی و جان بردی از تن من
دیگر تک و تنها شدم بین سپاه دشمن
آهسته تر حبیبم،بنگر که من غریبم، من بی کسم در بین لشکر
لب تشنه رفتی سوی میدان آمدی دوباره
لب تشنه تر گردیدی و می سوزی ای ستاره
با آن زبان سوزان ، آتش زدی تو بر جان، گردیده ای لب تشنه پرپر
اصغر که نسیم عشق مویش بوسید / خورشید ولایت سر و رویش بوسید
می خواست حسین تا ببوسد لب او / تیر آمد و زودتر گلویش بوسید
عـــمــر سـعــد صــدا زد کـــه تــیــر انــدازان. . . مــشــک بــر دوش در عــلقــمــه ، قــمــری در راه اســت. . . .
یــا عــلــمــدار بی دسـت(ع) دســتــم را بــگــیــر...
فریاد یا محمدا
حسین رسیده کربلا
ای ناقه ها آهسته تر
فاطمه گردد بی پسر
سقا شود بی دست و سر
واویلتا از این سفر
در این سفر سرها شود
لب تشنه از پیکر جدا
در این سفر اصغر شود
در یاری بابا فدا
در این سفر پرپر شود
گل های بستان خدا
در این سفر آتش فشان
خورشید عاشورا شود
در این سفر بانگ عطش
در خیمه ها برپا شود
چشم غزالان حرم
از تشنگی دریا شود
........فریاد یا محمدا. حسین رسیده کربلا.....
در این سفر افتد به خون
عرش خدا را قائمه
بر دیدن صحرای خون
آید ز جنت فاطمه
گاهی کنار قتلگه
گاهی کنار علقمه
خون می فشاند از بصر
گیرد حسینش را به بر
امام صادق (ع) فرمود :
هر کس که امام حسین ( علیه السلام ) را در روز عاشورا زیارت کند بهشت بر او واجب می شود