اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
جانسوز تر ز داغ تو دیگر کسی ندید
خورشید هم ز داغ تو در تاب شد حسین
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
جانسوز تر ز داغ تو دیگر کسی ندید
خورشید هم ز داغ تو در تاب شد حسین
با آب طلا نام حسین قاب کنید، با نام حسین یادی از آب کنید ، خواهید مه سربلند و جاوید شوید ، تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید.
الا ای عاشقان دیگر ، غم عالم نمایان شد
دگر غمها ز داغ او ، برایم سهل و آسان شد
ز چشمم اشک می ریزد، ز قلبم خون عاشورا
سبوی عین و شین و قاف ، به روی دست مستان شد
ارباب صدای قدمت می آید / هنگامه اوج ماتمت می آید ما در تب داغ و غم تو می سوزیم / هفت روز دگر محرمت می آید
محرم آمد و دلها غمین شد / غم و عشق وبلا با هم اجین شد
حسین آماده بهر جانفشانی است / دوباره فاطمه قلبش حزین شد
ضریح تو داره عطر گل یاس
نوازش های دستت میشه احساس
کی میدونه آقا پر میشه شاید
شبا سقا خونه ات با مشک عباس
محرم ماه آن عبدخدا
محرم اسرار آن هستی فزا
محرم ماهی که در آن ریختندند
میان کربلا خون خدا . . .
عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم
جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشید / هفتاد و دو گل ، به متن صحرا بخشید
بـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـورایی / خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید
پیراهنی از زخم، به تن دوخته است
این رسم، ز حضرت غم آموخته است
ای سـرو تمــاشاییِ ایــمان، عبـاس!
دل، شعله به شعله، در غمت سوخته است
محرم باز هم نوبت توست / که بگشایی تمام خاطراتت
ز ایامی که در آن بود شیون / گهی نالیدن و گه سر بریدن
چون در همه عمر داشتم حب على / آمد به سرم چهارده نور جلى
گفتم که شفیع من کدامین شماست / کردند اشارت به حسین بن على
ای دیده خون ببار که محرم است
نزد خدای، دیده گریان مکرم است
ملتمس دعایم.
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگ قافله.این قافله تا کربلا دیگر ندارد
فاصله.یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تبس.این زن صدایش آشناست ای وای من
این زینب است.
التماس دعا
قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد