دیکته داشتیم. دفترم تموم شد . بغل دستیم خواست مث اون تبلیغه یه برگ از دفترش بکنه بهم بده . آقا چشمتون روز بد نبینه ، همین که برگه رو کند معلممون فکر کرد میخواد تقلب کنه، اومد تا میخورد مث سگ زدش 😐
بعدشم از مدرسه اخراجش کردن . طبق آخرین خبری هم که ازش دارم معتاد شده شبا تو پارک میخوابه .